یادم می آید در آن شب طوفانی ...... در آن شب که باد بیداد می کرد و ظلمها می نمود با هم آشنا شدیم خیلی ساده اسم هم را پرسیدیم و شدیم " دوست " بعد ها که همدیگر را بیشتر می دیدیم من احساس می کردم که فزون از حد دوستت دارم " پاکیت " خلوست " سادگیت " ................ سلام اوینار به روز است منتظر حضور بهاری و نظرات سازنده شما هستم
سلاااااااااااام خوبی؟ پس تو بودی اون ناشناس؟ دفعه اول آخه اسمتو ننوشته بودی که من بشناسم من تو رو نمی شناسم تو اون سر ایران من این سرش از کجا باید بشناسم؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
یادم می آید در آن شب طوفانی ......
در آن شب که باد بیداد می کرد و ظلمها می نمود با هم آشنا شدیم
خیلی ساده اسم هم را پرسیدیم و شدیم " دوست "
بعد ها که همدیگر را بیشتر می دیدیم
من احساس می کردم که فزون از حد دوستت دارم
" پاکیت " خلوست " سادگیت " ................
سلام
اوینار به روز است
منتظر حضور بهاری و نظرات سازنده شما هستم
سلاااااااااااام
خوبی؟
پس تو بودی اون ناشناس؟
دفعه اول آخه اسمتو ننوشته بودی که من بشناسم
من تو رو نمی شناسم
تو اون سر ایران
من این سرش
از کجا باید بشناسم؟