بسم رب شهداوالصدیقین

سالامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم 

این میمهای سلامم به اندازه روزهایی که نبودم هرچند کمن.ولی انشاءالله پرکارتر بشم. 

امیدبه آن که همه خوب و خوش و سلامت باشین.هرچندکسی سراغی از ما نمی گیره ولی ماهم خوبیم. 

روز۱۲ بهمن روز تولدیکسالگی وبلاگم بود.راستی تمام مناسبتهایی رو که نبودم هم تسلیت و هم تهنیت عرض می کنم. 

بای.

نظرات 13 + ارسال نظر
یاسین سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:18 ب.ظ http://www.black-beauty.blogfa.com

وصیت نامه کورش کبیر چاپ
تاریخ : سه شنبه 29 بهمن ماه سال 1387
فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد. از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد. من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این‌همه چیزهای نغز و زیبا می‌پرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخشد آمیخته گردم. هم‌اکنون درمی یابم که جان از پیکرم می‌گسلد ... اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید. زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد. چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم‌ پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.

یاسین سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:45 ب.ظ http://www.black-beauty.blogfa.com

وصیت نامه کورش کبیر چاپ
تاریخ : سه شنبه 29 بهمن ماه سال 1387
فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد. از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد. من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این‌همه چیزهای نغز و زیبا می‌پرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخشد آمیخته گردم. هم‌اکنون درمی یابم که جان از پیکرم می‌گسلد ... اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید. زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد. چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم‌ پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.

علی اکبر پنج‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:10 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
آبجی ما چطوه..خوبی؟
چه خبرا..
خیلی وقت بود نبودی..خوشحالم که میبینم که میخوای دوباره پر کار بشی..خداروشکر
ببینم اینبار چطوری تو این دنیای مجازی کارت رو پیش میبری...
راستی یک سالگی وبلاگت رو هم تبریک میگم ..هر چند که دیر شده ولی شرمندم..ان شاالله که ۱۰۰ ساله بشه وبلاگت
وبلاگت خیلی تنهاس یکمی سروسامونش بده...ای آبجی تنبل.
تا بعد
موفق باشی

ماهک دوشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:24 ب.ظ http://littlemoon2.blogfa.com

سلام دوستم
امیدوارم زودتر بیای و بیشتر از خودت بنویسی...

ماهک چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:31 ق.ظ http://littlemoon2.blogfa.com

سلام دوستم
می بینم که هنوزم کم کاری...

سمیر شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:00 ق.ظ http://daftareeshghnevis.blogsky.com

در بهاران کی شود سر سبز سنگ
خاک شو تا گل بروید رنگ رنـــــــگ
سالها تو سنگ بودی دلخـــــــراش
آزمون کن یک زمانی خــــــاک باش
.....................................
سلام دوست عزیز
سال نو رو خدمت حضرت عالی و خانواده
محترمتون تبریک می گم و سالی سراسر
شادکامی براتون آرزو میکنم
موفق باشی و عاشق
یاحق

علی اکبر چهارشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام آبجی
خوبی؟
سال نو رو بهت تبریک میگم..امیدوارم روزهای خوبی رو در این سال جدید پیش رو داشته باشی..
موفق باشی

ملیسا دوشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 04:32 ب.ظ http://www.malisa.blog4e.com/

وااای خدا جه ویبلاکی داری
خیلی نازه خیلی خوشم امد خیلی
دستت درد نکنه با سلیقه هستی اینو میدونستی؟

علی اکبر شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:17 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام آبجی
خوبی؟
کم پیدا شدی..دیگه نمی نویسی...؟
گهگاهی میام سر میزنم نیستی...
هر جا هستی شاد و سربلند باشی

علی اکبر سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:02 ق.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

برای من فقط یک دعا کارسازه...پس کمکم کن

سلام داداش گلم
انشاالله حل میشه ماهم دعا میکنیم هرچی خواست اون بالایی باشه

سمیر چهارشنبه 10 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:13 ب.ظ http://daftareeshghnevis.blogsky.com/

اگر ساقی تویی پیمانه ات من

غریو شادی مستانه ات من

برای دیدن چشمان مستت

نشسته بر در.................
موفق باشی و عاشق
یا حق

سمیر یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:04 ب.ظ http://daftareeshghnevis.blogsky.com/

سلام
دفتر عشق نویس با غزل معیار بزرگی آپ شد
...................................
سلام آقا دلم تنگ است امروز
برایم ناله آهنگ است امروز
دروغ و کفر معیار بزرگی است
چه گویم حرف .................!
....................................
موفق باشی و عاشق
یا حق

الناز یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:40 ب.ظ http://sarzamine-yakhi.blogsky.com

بعد از ۹ماه آپ کردم تشریف بیارین با شعری از مشیری منتظرتون هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد