پندهاو عبرتها 

 ارتباط عاشقانه  

علامه طباطبایی فیلسوف و عارف بزرگ معاصر که در 24 آبان 1360 به رحمت حق پیوست یکی از شاگردان ایشان(استاد امینی)می گوید در یکی از شبهای آخر عمر علامه در خدمت او بودم یارای سخن گفتن نداشت در پی فرصت می گشتم خداوند توانی به او بدهد و در آن لحظات نصیحتی کند با چشمهای نافذش به گوشه اطاق نگاه می کرد خود را به او نزدیک کردم و گفتم برای توجه به خدا و حضور قلب در نماز چه راهی را توصیه می فرمائید؟به سوی من متوجه شد لبهایش حرکت کرد و با آهنگی بسیار ضعیف که با سختی شنیده می شد بیش از ده بار این جمله را تکرار کردند:«توجه،مراوده،توجه،مراقبه»منظور از توجه و مراقبت که معلوم است یعنی انسان کمال مراقبت و توجه را داشته باشد که در نماز فکرش به این طرف و آن طرف نرود،و اگر چند روز این موضوع را تمرین کند نتیجه خوبی خواهد گرفت. اما منظور از مراوده،این کلمه در اصل به معنای جستجوی چراگاه است و سپس به کاری که با مدارا و نهایت ملایمت جستجو می شود اطلاق می گردد و در کلام علامه منظور همان ارتباط ظریف و عاشقانه با نماز و جستجوی معشوق در نماز است.1 داستان زنی که در اطاعت شوهر بود: مردی از انصار در زمان پیامبر اکرم(ص)برای رفع نیازهای خود به خارج از شهر مسافرت کرد.موقع رفتن با عیال خود عهد بست که از منزل بیرون نرود تا از سفر برگردد.او رفت و زن با همان پیمان ملتزم کارهای خانه بود و به هیچ وجه حتی برای رفع نیازمندی هایش از خانه بیرون نرفت تا اینکه پدرش مریض شد.شوق دیدار پدر و اطلاع از حال او وادارش کرد که از پدر عیادت کند ولی طبق قولی که داده بود،نتوانست از خانه بیرون رود.به ناچار شخصی را نزد رسول اکرم(ص) فرستاد که شوهر با من چنین عهدوپیمانی بسته ولی در حال حاضر پدرم مریض است.آیا اجازه می فرمایی که به عیادت ولی بروم؟رسول اکرم(ص) فرمود:«هرگز اجازه نمی دهم،بر قول و پیمانت وفادار باش و از خانه ات خارج نشو.»آن زن حسب الامر نبی اکرم(ص)در خانه نشست و به عیادت پدر نرفت تا اینکه بعد از چند روزی مرض شدت یافت و پدر از دنیا رفت،زن خیلی ناراحت شد.اکنون می بایست به تشییع جنازه حاضر شود.اما باز هم به یاد پیمان با شوهر و اطاعت از فرمان وی افتاد و با خود فکر کرد که آیا در چنین صورتی هم پیمان شکنی گناه است؟برای کسب تکلیف به نزد رسول اکرم(ص)پیام فرستاد که پدرم از دنیا رفت آیا اجازه می دهید به تشییع جنازه او بروم؟ رسول اکرم(ص)فرمودند:نه اجازه نمی دهم،در خانه باش و از دستور شوهرت اطاعت کن بالاخره پدر دفن شد سپس رسول اکرم(ص)شخصی را نزد او فرستاد که خداوند به واسطه اطاعت از شوهر،تو و پدرت را آمرزید2.  

پی نوشت:  

1. نادر مهربان،کشکول مهربان،ص58 2. نراقی،علی محمد،شرح رساله حقوق امام سجاد،ص281  

نظرات 5 + ارسال نظر
به سوی ظهور سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:08 ب.ظ http://montazer-zaman.blogsky.com

سلام
ممنون از این که به ما سر زدید
مطلبتون خیلی تکون دهنده بود
خیلی وقت ها چیزهایی تویه زندگی مون پیش میاد کهاز خدا شاکی میشه
اصلا به فکر این نیستیم که ما کجا خدا کجا؟
از خدا شاکی میشم می گیم خدایا چرا آخه این جوری؟؟؟
چرا؟؟؟
خیلی وقت ها تویه زندگیمون زیر فشار یا کارهایی پیش میاد که از خودمون بیزار میشم و می گیم چرا این جوری کرد
ولی تو تک تک کار های خدا چیزی نهفته هست اما ماها نمی تونیم درکشون کنیم
چی میشه قطره ای از اینا رو درک کنیم
خدایا
خدایا ما رو از امتحاناتی که از ما می گیری سربلند بزار بیایم بیرون و شرمندت نشیم
التماس دعا

علیرضا سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:52 ب.ظ http://www.only-abadan.persianblog.ir

سلام من این وبلاگارو که میبینم در رابطه با دین امیدوار میشم هنوز کسایی هستن که به یاد خدا هستن موفق باشی به منم سرکی بزن

علی اکبر پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:05 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خوبی؟
خدا رحمت کنه استاد رو...
داستان جالبی بود...اطاعت کردن و پایبند به قول و قرار ها اون هم از نوع زناشوییش باید هم یک همچین پاداشی داشته باشه...

موفق باشی

علی اکبر پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:03 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام ابجی
خوبی؟
کجایی ...کم پیدا شدی..منتظرتم با مطالب جدید
نبینم کم کار شده باشی
موفق باشی

علی اکبر دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:44 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خوبی آبجی؟
چه خبرا؟ کم پیدا شدی؟
یه خبری بده بهمون..
تا بعد
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد