سلام

 شمس امامت

  حضرت امام رضا(ع) هشتمین امام معصوم،از آسمان ولایت که بنابرمشهور، در پنج شنبه 11 ذی القعده،سال 148 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.مادر ایشان نجمه خاتون بانوی عاقل،با ایمان و  عفیف و با ادب بود،حمیده خاتون مادر امام موسی کاظم(ع)که از جمله اشراف و بزرگان عجم بود]دختری به نام نجمه را به خانه آورد،پایمبر اکرم(ص) را در خواب دیدم که فرمود:«حمیده،این نجمه متعلق به فرزند تو موسی کاظم(ع) است و از او فرزندی متولد می شود که بهترین رد روی زمین است به همین سبب حمیده،نجمه را به امام موسی بن جعفر(ع)بخشید و نجمه باکره بود.مأمون در جریان ولایت عهدی و با انگیزه سیاسی خود،ام حبیب را به ازدواج حضرت رضا(ع) درآورد،ولی به خانه حضرت رضا(ع)راه نیافت و دوشیزه باقی ماند.

  حضرت رضا(ع)، همه فضایل وی از جمله دانش،بینش و منش و معنویت و شخصیت و سلوک او به تمام معنا خدایی بود. وقتی که در برابر پروردگارش به عبادت می ایستاد و یا پیشلنی به سجده می سائید،غرق در خضوع و خشوع می گشت و روح خدای اش به سوی خدا صعود می کرد.

  عظمت و بزرگی آن حضرت تنها در اخلاص و ارتباط خاص با خدا نیست،بلکه در همزیستی با مردم و زندگی با آنان چنان مردم دوست،مردم دار،عدالت مدار و الگوی یک انسان شایسته بود که بی گمان و بی یقین نمی توان آن را نیز توصیف کرد.

  علم و دانش ناپایدا کرانه اش در عرصه های پرشماری از قبیل فقه،کلام،ادیان،طب،طبیعت شناسی و...به قدری عظیم وبی کران بود که دوست و دشمن فروتنانه از آن به بزرگی یاد می کردند.وبا کوچکترین مراجعه به کتابهای تاریخی این نکته را به خوبی روشن می گرداند که حتی مأمون بارها خود در فرصتهای گوناگون به فضایل امام رضا(ع) اعتراف کرده و می گفت:رضا(ع)،دانشمندترین و عابدترین مردم روی زمین است وی همچنین به رجاء بن ابی ضحاک گفته بود«بلیای پسر ابی ضحاک،او بهترین فرد روی زمین ،دانشمندترین و عبادت پیشه ترین انسان هاست مأمون به سال 200هـ.ق که بیش از سی و سه هزار تن از عباسیان را جمع کرده بود و در حضورشان گفت:«من در میان فرزندان عباس و فرزندان علی«رضی الله عنهم»بسی جستجو کردم ولی هیچکدام از آنان را با فضیلت تر،پارساتر،متدین تر،شایسته ترین به این امر از علی بن موسی الرضا(ع)ندیدم.از یادآوری این مطالب به وضوح به خصوصیات امام ،موقعیت و منش وی پی می بریم مگر نگفته اند که فضیلت آن است که دشمنا برآن گواهی دهند؟

 «تسلط امام رضا(ع)بر زبانهای مختلف»

  یکی دیگر از مظاهرشخصیتی علمی امام رضا(ع) که شگفتی اطذافیان را به همراه داشت آشنایی کامل حضرت به زبانهای مختلف بود.امام در مجامع علمی به هنگام مناظره و یا در نشستهای علمی معمولی در پاسخگویی به اشخاص که از بلاد دیگر حضور ایشان شرفیاب می شدند،با زبان متداول و رسمی مخاطب با آنها به گفتگو می پرداختند.

  ابا صلت هروی می گوید:

امام رضا(ع)با مردم به زبان خودشان سخن می گفت،به خدا سوگند که از او فصیح تر و داناتر به هر زبان و فرهنگی ندیدم.اباصلت همچنین گفت:

  عرض کردم یا فرزند رسول خدا،من در شگفتم از همین اِشراف و تسلط شما به زبانهای گوناگون،امام(ع) فرمودند:

من حجت خدا بر مردم هستم چگونه می شود،خداوند فردی را برای صحبت با مردم قرار دهد ولی او زبان آنان را درک نکند.مگر سخن امام علی(ع)به تو نرسیده است که فرمود:به ما«فصل الخطاب»داده شده است و آن چیزی جز شناخت زبان ها نیست.3

  سرانجام امام رضا(ع) در روز آخر ماه صفر سال 204هـ.ق در سن55 سالگی بوسیله انگور زهرآلود که مأمون به حضرت خوران به شهادت رسید.

امام رضا(ع) فرمودند:هرکس با دوری من ،مرا زیارت کند در روز قیامت در سه موقع به نزد او خواهم رفت تا از احوال آنها او را نجاتدهم.هنگامی که نامه نیکوکاران در دست راست،و نامه بدکاران در دست چپ آنان پرواز کند.همچنین نزد صراط و میزان اعمال.

و در حدیثی دیگر فرمودند:آگاه باشید هر کس مرا در غربتم زیارت کند من و پدرانم در روز قیامت شفیعان او خواهیم بود.

انشاءالله

پی نوشت:

1.    سورۀ اعراف آیه96

2.    سورۀ انفال آیه29

3.    بحارالأنوار25/127 

امیدوارم از نوشته هام کمال استفادرو بکنید.

تهذیب نفس

 محاسبه نفس

   یکی از راههایی که رهروان اخلاق در عمل به تهذیب بیان کرده اند،محاسبه با نفس است که در حدیث معروف پیامبر(ص) می خوانیم:«حاسبُوا أنفُسکُم قبل أن تُحاسبوا و زنُوها قبل أن تُوزنوا و تجهّزُوا للعرض الأکبر:خویشتن را محاسبه کنید پیش از آنکه به حساب شما برسند و خویشتن را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند!(و ارزش خود را تعیین کنید پیش از آنکه ارزش شما را تعیین نمایندو آماده شوید برای عرضه بزرگ(روز قیامت).

  منظور اینست که هرکس در پایان هر سال یا ماه و هفته و یا در پایان هر روز به محاسبه کارهای خویشتن بپردازد،و عملکرد خود را در زمینه خوبیها و بدیها،اطاعت و عصیان،خداپرستی و هواپرستی دقیقاً مورد محاسبه قرار دهد،و درست مانند تاجر موشکافی که سود و زیان خویش را از دفاتر تجاری بیرون می کشد.

  روشن است محاسبه چه در امر دین باشد یا دنیا یکی از دو فایدۀ مهم را دارد:اگر صورتحساب،سود کلانی را نشان دهد،دلیل برضحت عمل و درستی راه لزوم تعقیب آن است؛و هر گاه زیان مهمی را نشان دهد دلیل بروجود بحران و خطر احتمالاً افراد مغرض و دزد و خائن و یا خطا کار و ناآگاه در تجارتخانه اوست که باید هرچه زودتر برای اصلاح آن وضع کوشید!

  اما مشکلترین سدی که در این راه وجود دارد نفس اماره ای است که آدمی را از توجه به محاسبه اعمالش منصرف میسازد و کمتر کسی است که شب در خلوت تنها دفتر و قلمی بردارد و اعمال زشت و زیبائی که در روز بپایان رسیده مرتکب شده یادداشت می کند.

  که در حدیثی از امام صادق(ع)در مورد ضرورت محاسبه بیان شده است،که اگر در محاسبه روز قیامت هیچ حولی نمی بود مگر حیا و خجلت عرض اعمال بملک متعال و برافتاده پرده از روی کارو رسوائی در حضور جمیع مخلوقات سزاوار بود که آدمی در سر کوهها مقام سازد و با آبادانیها نیاید و نیاشآمد و نخورد و نخوابد مگر بقدریکه او را از تلف شدن محافظت نمایدو چنین رفتار می کندهر که را اعتقاد کامل است و احوال قیامت را مطلع است و هرکسی را می بیند که قیامت او برپاشده و دردل مشاهده میکند که در آن هنگام در حضور پروردگار جبار ایستاده پس چون این ها را تصور نمود مشغول محاسبه نفس خود میشود که گویا آن را بعرصات خوانده اند و در مواقف سؤال بازداشته اند و از امام موسی کاظم(ع) مرویست:که شیعه مانیست هر که هر روز محاسبه خود را نکند پس اگر عمل نیک از او سرزده باشد از خدا طلب زیادتی کند و اگر عمل بدی سرزده باشد توبه و استغفار کند. پس برای نجات او ار این مرحله هولناک باید راهی گشود و او را در آن راه بود.

  راهی که انسان را از بی توجهی با اعمالش میرهاند و او را به بهشت خدا میرساند،علم آگاهی است زیرا پیامبر اکرم(ص)فرموده اند:برای هر چیزی راهی است و راه رسیدن به بهشت دانش است.

   اگر انسان قین کند که همه اعمال او از ریزودرشت و زشت و زیبا در اوراق ایام ثبت و ضبت میشود و همه آنها را در روز جزا به نمایش خواهند گذاشت و حتی خود را در همین دنیا میتواند پاره ای از کردار گذشته اش را با دستگاههایی که همین انسان اختراع کرده ببیند و علم پیدا کند که هیچ چیز در هستی به فراموشی سپرده نمیشود،بلکه همه چیز در بایگانی بزرگ جهان ثبت و ضبط میگردد از انجام کار زشت خودداری نموده و بکارهای نیک رومی آورد واز اینطریق است که خود را از بلاهای دنیا و آخرت رهانیده و وسیله نجات دیگران و آسایش همنوعان خویش میشود.

  پس در محاسبه نفس ابتدا باید حسابگران و آمارتهیه کنندگانی را که خدا در طبیعت معین فرموده شناخت و نحوه ضبط اعمال آگاه شد،چون در آن موقع است که آدمی به خود می آید و از دستگاههای عجیب خلقت که در همه جا و همه وقت سرتاسر وجود او را فرا گرفته اند و از زوایای روشن و تاریک زندگی او عکسبرداری میکنند به وحشت می افتد و از صمیم دل فریاد بر می آورد.

«ربُنا ما خلت هذا باطلاً سبحانک فقنا عذاب النُا»خدایا هستی را باطل نیافریده ای تو را تقدیس و تنزیه میکنم و تو ما را از عذاب آتش حفظ فرما.

  در واقع کاری را که فرشتگان الهی در قیامت با او انجام می دهند او در دنیا با خویشتن انجام دهد؛و حتی به هنگام محاسبه،افکاری که در مغز او خطور کرده،و قیام و قعود و خوردن و آشامیدن و خواب و سکوت را مورد محاسبه قرار دهد،و مثلاً سؤوال کند چرا فلان جا ساکت شدی؟و چرا در فلان مورد تکلم نمودی و سزاوار است انسان محاسبه نفس خویشتن را روز به روز،و ساعت به ساعت انجام دهدوگرنه رشته کار از دست او بیرون میرود؛هرگاه انسان برای هر معصیتی که در طول عمر انجام می دهد سنگی در حیاط خانه خود بیندازد،بزودی حیاط خانه او پر می شود؛عیب کار اینجاست که انسان در حفظ و حساب معاصی سهل انگاری می کند ولی دو فرشته ای که مأمور حفظ اعمال او هستند همه را ثبت و ضبط می کنند؛و بالاتر از همه،خداوند همه را احصاء می فرماید؛همان گونه که قرآن می گوید:«أحصاءُ اللهُ و سنُوهُ»خداوند حساب آها را نگه داشته و آنان فراموشش کرده اند.

پی نوشت:

1.    مکارم شیرازی،ناصر،اخلاق در قرآن،ناشر:مدرسه امام علی(ع)،ج 1،ص 253

2.    فراقی،احمد،معراج السعاده،سازمان انتشارت جاویدان،ص 516

3.    آل عمران،آیه191

4.    محمودی،عباسعلی،محاسبه نفس انسان در دادگاه خود و خدا،ص149

5.    مجادله،آیه6

6.    مکارم شیرازی،اخلاق در قرآن،ناشرمدرسه امام علی (ع) ج 1،ص259

سلام .میلاد امام رضا(ع)مبارک

تواضع و فروتنی

            

واژه ی تواضع را می توان بر دو

گونه تعریف کرد یکی تعریف لغوی ودیگری اصطلاحی. تواضع در لغت ضد تکبر وبه معنای فروتنی، نرمی وخواری است.این واژه در اصل « وضع »که ضد «رفع» می باشد وبه معنای قرار دادن وگذاشتن چیزی در مکانی است. امّا تعریف تواضع در اصطلاح عبارتست از شکسته نفسی، افتادگی،فروتنی،کوچک کردن خود در برابر خدا،پیامبر ومؤمنان ودوری از جاه طلبی وبرتری جویی ست.

  امام رضا(ع) در پاسخ به پرسشی که دربارۀ تعریف تواضع بود،فرمودند:«التَّواضُعُ اَن تُعطِیَ النَاسَ ما تُحِبُّ اَن تُعطاهُ؛فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوستداری با تو رفتار شود.»همچنین،پیامبر اکرم(ص) فرمودند:«مَن تَواضَعَ لِلّهِ رفَعَهُ فَهُوَ فِی نَفسِهِ ضَعیفٌ وَ فی أَ عیُنِ النّاس عَظیمً؛ کسی که به خاطر خدا تواضع کند خداوند مقام او را بالا می برد[آنگاه فرمود:] شخص متواضع گرچه پیش خود ضعیف و حقیر است[خود را کوچک می شمارد] ولی در نظر مردمبزرگی است.»

اهمیت فروتنی

  تواضع و فروتنی تا جایی اهمیت دارد که پیامبر عظیم الشأن اسلام و ائمه معصومین(,) در روایات به آن اشاره کرده اند.

  از امام صادق(ع) روایت شده که:«من التّواضع أن تسلم علی من لَقیت؛از فروتنی آنست که هر که را دیدی،براوسلام کن»و دارد که حضرت پیامبر اکرم(ص) به هر که می رسید و ملاقات می فرنود از غنی و فقیر و بزرگ و کوچک سلام می نومد و سبقت در سلام می گرفت.

همچنین قرآن کریم در تفضیل اهمیت آن در جاهای مختلفی به آن توصیه کرده است،از جمله:

1.  سفارش خداوند به پیامبر(ص) برای فروتنی در برابر مؤمنان و ابراز مهر و محبت به آنان (سورۀ انعام آیه 54)

2.    توصیه خداوند به تواضع و فروتنی در راه رفتن و معاشرت (سورۀ أسراء آیه 37)

3.    سفارش به تواضع،از مواعظ حکیمانه لقمان به فرزندش(سوۀ لقمان آیات12،18،19 )

4.    تواضع در برابر والدین،توصیه الهی(سورۀ أسراء آیه 24)

5.    توصیه خداوند به رعایت ادب و تواضع در برابر پیامبر اکرم(ص)(سورۀ حجرات آیات 4 الی 2 )

پاداش متواضعان: 

خدای متعال برای هر عملی اجر و پاداش قرار داده است و برای شخص متواضع هم اجر و ثوابی وجود دارد که آنها عبارتند از:

1.    باغهای بهشتی: باغهای بهشتی همراه با نهرهای جاری

2.    پاداش اخروی:برخورداری متواضعان از پاداش اخروی

3.  غرفه های بهشتی:اسقرار متواضعان از بندگان خاصّ خداوند در غرفه های بهشتی و جایگاه های نیکو،توأم با سلام و احترام خداوند.

پی نوشت:

1.    بقره(2) آیه45

2.    اخلاق تبلیغ در سیرۀ رسول الله(ص)،ص 132

3.    آیه های زندگی،جلد8،ص 261

4.    نقطه های آغاز در اخلاق عملی،ص675

5.    نورالآ فاق(شرح دعای مکارم الاخلاق)،ص313

6.    فرهنگ قرآن،کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآن کریم جلد نهم،ص 64

7.    فرهنگ قرآن،کلیدراهیابی به موضوعات ومفاهیم قرآن کریم جلد نهم،ص 66.